معرفی کتاب جانمی جان یک جای باحال

معرفی کتاب 

                        جانمی جان یک جای باحال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نویسنده : هرمن پریش

توسط نگار طالبی عضو کتابخانه هدهد سفید شهر گرمه

 

 

برای تماشای ویدیو    اینجا  کلیک کنید...

 

کتاب «جانمی جان! یک جای باحال» درباره‌ی دختری به نام آملیا بدلیا است که به کتابخانه‌ی عمومی شهر می‌رود. او عاشق کتابخانه، امانت گرفتن کتاب، مراقبت از آن‌ها، کمک به کتابدار و خواندن کتاب‌های زیاد است و مطمئن است که از همه‌ی این کارها لذت خواهد برد.

 
خلاصه‌ی داستان: 

 

شخصیت اصلی:           آملیا بدلیا.
    مکان داستان:           کتابخانه‌ی عمومی شهر.
    موضوع:           آملیا بدلیا و کلاسش قرار است به کتابخانه‌ی شهر بروند.
    علاقه به کتابخانه:           آملیا عاشق کتابخانه است و از همه‌ی جنبه‌های آن لذت می‌برد، از جمله امانت       گرفتن کتاب، نگهداری از آن‌ها و کمک به کتابدار.
    احساسات:         او هیجان‌زده است و مطمئن است که این تجربه‌ی خواندن و کتابخانه را دوست خواهد داشت.

 

 

معرفی کتاب "اژدهای کتابخوان"

معرفی کتاب اژدهای کتابخوان 

 

 

نویسنده آماندا دریسکول

مترجم : محبوبه نجف خوانی 

برای تماشای معرفی کتاب  اینجا کلیک کنید

 

 

 

 

 

 

 

کتاب «اژدهای کتاب‌خوان»      نوشته‌ی «آماندا دریسکول»

 

خلاصه داستان:

داستانی درباره‌ی اژدهایی به نام دانکن است که علاقه‌ی زیادی به کتاب خواندن دارد، اما وقتی کتاب را می‌خواند و هیجان‌زده می‌شود، از دهانش آتش بیرون می‌آید و کتابش را می‌سوزاند [1، 2، 3]. داستان کتاب درباره‌ی تلاش او برای یافتن راهی است تا بتواند کتابی را به پایان برساند [2، 3]. این کتاب با تصویرگری‌های زیبا، برای کودکان در گروه سنی 5 تا 9 سال مناسب است [1، 2].

• قهرمان داستان:

دانکن، یک اژدهای کوچک است که عاشق کتاب خواندن است [1، 2].

• مشکل اصلی:

هر وقت دانکن کتابی را می‌خواند و به قسمت هیجان‌انگیز آن می‌رسد، از فرط هیجان از دهانش آتش بیرون می‌آید و کتاب می‌سوزد [1، 2، 3].

• هدف دانکن:

دانکن آرزو دارد که بتواند یک کتاب را تا انتها بخواند و داستان را تمام کند. 

·  ·  راه حل:

دانکن راه‌حل‌های مختلفی را امتحان می‌کند تا از سوزاندن کتاب جلوگیری کند، اما هیچ‌کدام موفقیت‌آمیز نیستند. 

·  ·  پایان داستان:

داستانی در مورد پیدا کردن راه حل برای مشکل دانکن و رسیدن به آرزویش است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معرفی کتاب این پسر چقدر کتاب می خورد

معرفی کتاب این پسر چقدر کتاب می خورد

توسط نرگس حسن زاده عضو کتابخانه شهدا شهر گرمه

 

برای دیدن فیلم معرفی کتاب بر روی لینک کلیک کنید

 

 

 

معرفی کتاب پادشاه و ابرباف

معرفی کتاب پادشاه و ابرباف

برای دیدن فیلم معرفی کتاب روی لینک کلیک کن

 

 

 

معرفی کتابهای منصور ضابطیان

معرفی کامل منصور ضابطیان و آثار او       

 

 

 

برای  دیدن ویدئو معرفی کامل آثار ضابطیان در آپارات   اینجا   کلیک کنید.

 

 

 

کتابهای منصور ضابطیان به افرادی پیشنهاد می شود که عاشق سفر هستند .

اگر قصد سفر به کشورهایی را دارید که در فهرست کتابهای ضابطیان قرار دارد، خواندن آن قبل از سفر خالی از لطف نخواهد بود.

 

همچنین به دلیل حجم کم کتابهایش، می توان گفت انتخاب مناسبی برای کسانی است که زمان محدودی دارند و می خواهند وقت خالی خود را با مطالعه کتاب پر کنند...

نمایشنامه عروسکی مهمان های ناخوانده مادربزرگ

نمایش عروسکی " مهمان های ناخوانده مادربزرگ "

داستانی فولکلور و ایرانی تهیه شده در کتابخانه عمومی شهدا

 

 

  لینک دیدن ویدیو از آپارات :      https://aparat.com/v/GHjXT

 

 

قصه مهمانهای ناخوانده مادربزرگ

 

پیرزن مهربانی بود که در کلبه ای کوچک زندگی می کرد و کسی را نداشت. یک شب هوا سرد شد و باران شروع به باریدن کرد. پیرزن خواست بخوابد که کسی در خانه اش را زد.

پیرزن گفت: کیه کیه در میزنه؟ صدائی گفت: سگ هستم. هوا سرد است جائی را ندارم، بگذار امشب پیش تو بمانم. پیرزن در را باز کرد و دلش سوخت و گفت: بیا تو.

 

پیرزن خواست بخوابد که دوباره در به صدا درآمد. او در را باز کرد و دید قوقولی خان با خانم مرغه دم درایستادند. قوقولی خان گفت: هوا سرد است. ما جائی را نداریم، بگذار امشب خانه تو بمانیم، صبح زود می رویم. پیرزن گفت: خیلی خوب، بیاید تو.

بعد از آن آقا الاغه وآقا گاوه هم آمدند و پیرزن آنها را هم راه داد.

مهمانهای ناخوانده صبح پیرزن بیدار شد و صبحانه اش را خورد. بعد به حیوانات گفت: حالا دیگه وقت خداحافظی است.

خروس گفت: من که قوقولی قوقول می کنم برات، همه رو بیدار می کنم برات بزارم برم؟

مرغ گفت: من که غد غد می کنم برات، تخم بزرگ میکنم برات، بزارم برم؟ پیرزن گفت: شماها بمانید.

سگ گفت: من که واق واق می کنم برات، دزدا رو چلاق می کنم برات، بزارم برم؟ پیرزن گفت: تو هم بمان.

گاو گفت: من که ماع ماع می کنم برات، شیر خوشمزه می دهم برات، بزارم برم؟ا

لاغ گفت: من که عر عر می کنم برات، بارهاتو می برم برات بزارم برم؟

پیرزن گفت: شماها هم بمانید. بعد باهم خانه ای ساختند و کنار پیرزن زندگی کردند.

طریقه قلمه زدن و پرورش گیاه کاکتوس

آموزش قلمه زدن کاکتوس

 

۰۱
خرداد

آموزش قلمه زدن کاکتوس : قلمه زدن کاکتوس‌ها یکی از روش‌های تکثیر این گیاهان دوست داشتی است. قلمه زدن یعنی از طریق برگ یا شاخه یا قسمتی از بدنه گیاه برای به وجود آوردن گیاهی جدید استفاده کنیم. اکثر کاکتوس‌ها را به راحتی می‌توان ریشه دار کرد. در این مقاله از سری مقالات آموزشی میهن کاکتوس به زبان ساده و همراه تصویر قلمه زدن کاکتوس‌ها را آموزش می‌دهم. شما می‌توانید تمامی سؤالات خود را در پایین مقالات قرار دهید تا پاسخ داده شود.
بهترین فصل برای قلمه زدن کاکتوس‌ها فصل رشد آنها می‌باشد که معمولاً بهار و تابستان می‌باشد. و در زمانی که گیاه در خواب است نباید قلمه زنی کنید.

آموزش قلمه زدن و پرورش گل یخ

نحوه قلمه زدن گل یخ و پرورش این گیاه در باغچه های کوچک

• سحر بهرامی مقدم
• 16 ژوئن 2019
• ۰

گل یخ یک گل کوچک که بومی منطقه آفریقای جنوبی است .گل یخ یک گونه ای گوشتی و چند ساله است که در فضای سبز جنوب ایران به وفور یافت می شود و به عنوان گیاه پوششی مقاوم،شناخته شده است. گل یخ به گرما و خشکی مقاوم است که می توان با قلمه زدن گل یخ این گل زیبا را پرورش دهیم.

گل یخ همانطور که از اسمش پیداست یک گل زمستانه است که در فصل زمستان گل می دهد. این گل زیبا به دلیل راحتی در نگهداری و آسان بودن نحوه  قلمه زنی گل یخ، امروزه به یک گل آپارتمانی محبوب و پر طرفدار تبدیل شده. گل یخ یکی از مقاوم ترین گل های است که نیاز به توجه صددرصد ندارد و بهترین گزینه برای کسانی است که با نحوه پرورش گیاهان آشنایی ندارند.

مسابقه کتابخوانی (( کتاب فرهنگ مختصر امر به معروف و نهی از منکر))

باهدف همگانی‌کردن امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر؛

مسابقه‌ کتابخوانی «فرهنگ مختصر امر به معروف و نهی از منکر» برگزار می‌شود

 

هفت خان رستم به زبان ساده و کودکانه

خلاصه ای از هفت خوان رستم (هفت خان رستم) به زبان ساده

هفت‌خوان در شاهنامهٔ فردوسی هفت مرحلهٔ دشواری بودند که رستم و اسفندیار طی کردند.
کیکاووس در دژ و قلعه ای در مازندران زندانی است. رستم به نجاتش می‌رود و در راه از هفت مرحله و خان خطرناک به سلامت عبور می کند .