قصه کودکانه دخترک کبریت فروش: قصه کودکان کار
دخترک کبریت فروش
مترجم: غ. محتشم
انتشارات بامداد
چاپ اول: ۱۳۵۲
تایپ، بازخوانی، ویرایش تصاویر و تنظیم آنلاین: انجمن تایپ ایپابفا
روزی روزگاری در دهکده ای کوچک، آسیابانی بود که الاغی داشت. سالها الاغ برای آسیابان کار کرده بود و بارهای سنگین را از اینجا به آنجا برده بود. ولی حالا پیر شده و نمی توانست بار بکشد. روزی از روزها آسیابان الاغ را از خانه اش بیرون کرد و گفت: برو هر جا که دلت می خواهد. من دیگر علف مفت به تو نمی دهم.
قصه مهمانهای ناخوانده
برای دیدن ویدیوی این قصه زیبا و فولکلور در آپارات اینجا را کلیک کنید.
پیرزن مهربانی بود که در کلبه ای کوچک زندگی می کرد و کسی را نداشت. یک شب هوا سرد شد و باران شروع به باریدن کرد. پیرزن خواست بخوابد که کسی در خانه اش را زد.
پیرزن گفت: کیه کیه در میزنه؟ صدائی گفت: سگ هستم. هوا سرد است جائی را ندارم، بگذار امشب پیش تو بمانم. پیرزن در را باز کرد و دلش سوخت و گفت: بیا تو.
برگرفته از نوشته بانوراما جافا ترجمه به قصه از سرور پوریا
نویسنده نمایشنامه: بهروزغریب پور
نمایشنامه «الاغی روی پل»، نمایش مناسبی است که به شیوه «اجرای نمایش با نقاب» قابل اجراست. برای این کار نقاب حیوانات را با استفاده از الگوهای وسط جنگ و همچنین طرح چهره حیوانات مختلف بسازید و سپس با آنها نمایش را اجرا کنید.
استفاده از آرایش ساده صحنه، دستکش، جوراب و لباسهایی با رنگهای مناسب بر زیبایی نمایش میافزاید.
چگونه در کودک دوزبانه خود ایجاد انگیزه کنم؟ چگونه یادگیری زبان مادری را برای کودک مهاجر به کاری سرگرم کننده و شاد تبدیل کنم؟ اینها سوالاتی هستند که اغلب والدین مهاجر در مورد پرورش کودک دو زبانه می پرسند. یکی از توصیه هایی که ما برای مشتاق سازی کودک دو زبانه جهت استفاده از زبان مادری به والدین می کنیم، خرید یک عروسک انگشتی، خرس یا هر اسباب بازی دیگری است که برای رشد زبانی مفید است. در این مقاله به راه های خلاقانه استفاده از اسباب بازی برای پرورش کودک دو زبانه می پردازیم.
چند نمونه از قصه های زیبا برای بچه ها :